بالاخره در سومین ماه از سال تحصیلی نوبت به من رسید که در یکی از آزمایش های درس علوم شرکت کنم البته یکبار دیگر هم نوبت به من رسیده بود و من با کلی ذوق و شوق از شب قبل یخ آماده کردم که به مدرسه ببرم و آزمایش ذوب رو تو کلاس انجام بدیم اما متاسفانه فراموش کردم یخ ها رو با خودم ببرم و از شرکت در آزمایش حذف شدم. این هم آزمایش تشکیل ابر که توسط من و دوستم محمدجان (رنجبر) با راهنمایی آموزگار گرامیم آقای عظیمی انجام شد. با تشکر و قدردانی از زحمات آموزگار گرامیم آقای عظیمی...
دوستان عزیزم لوبیاهایی که سفارش داده بودم به دستم رسید. خیلی جذاب بودن و یکی دوروز من سرگرمی خوبی داشتم به آخرین لوبیایی که رسیدم از اون عکس و فیلم گرفتم: خلاصه بعداز چندقیقه انتظار یک عدد کلید از داخل لوبیا نمایان شد: تصویر بعدی تولد یک درخت از مادری به نام لوبیا 😁😁😁 مرحله به مرحله به روایت تصویر این هم بقیه موجوداتی که از لوبیاهای سحرآمیزم به دنیا اومده 👇 ...
نمیدونم قدیما دایناسورها چجوری به دنیا می اومدن ولی جدیدا اگه تخم اونا رو پیدا کردین بذارین توی آب بعداز یک روز دایناسور سر از تخم بیرون میاره مثل دایناسور من اینجوری: به دنیا آوردن یک دایناسور به همین راحتی 😃😃😃😃😃😃😃 ...
بابا و مامان عزیزم ممنونم که من و آبجی رو اینجوری سورپرایز کردین. نمی دونم چرا لواشکارو رو نگذاشتین؟😀😀 شاید غیرمجازه و بدآموزی داره ! 😄 البته من چیپس رو هم خیلی دوست دارم اما مامانم میونه ی خوبی باهاش نداره🤔 ...